کسب درآمدی مناسب و راحت از طریق اس ام اس

تبلیغات پیامکی

جنیفر کانلّی گرافی


جنیفر لین کانلّی (بازیگر)
متولد 12 / دسامبر / 1970 (21 / آذر / 1349) - امریکا

پدر "جنیفر کانلّی" توی صنعت پوشاک هستش.

پدرش اصلیت ایرلندی - نروژی و مادرش اصلیت روسی – لهستانی دارن (حالا اگه گفتی خودش کجایی میشه؟).

این رو هم بگم که "جنیفر کانلّی" تک فرزند (همون یکی یه دونه! خُل و دیوونه!) هستش.

"جنیفر کانلّی" اینا یه دوست خانوادگی داشتن که مدیر اجرایی تبلیغات بوده و وقتی "جنیفر کانلّی" 10 سالش بوده به پدر و مادرش پیشنهاد میده اون رو به یه تست بازیگری برای مدل شدن ببرن. کم کم "جنیفر کانلّی" جای خودش رو توی تبلیغات روزنامه‌ها و مجلات باز میکنه و خیلی زود میره توی تبلیغات تلویزیونی.
یه کارگردان "جنیفر کانلّی" رو میبینه و به "سرجیو لئونه" که دنبال یه دختر جوون برای فیلم جدیدش بوده معرفی میکنه. حالا بگو برای چه فیلمی؟ (بگو دیگه. بابا کلاس نذار بگو دیگه. جون من بگو. آهان.) برای فیلم "روزی روزگاری در امریکا".
و این میشه اولین حضور "جنیفر کانلّی" توی یه فیلم سینمایی.

وقتی با "بیل کمپبل"، هم‌بازیش توی فیلم "پرتاب‌کنندۀ موشک"، نامزد میکنن هیچ برنامه‌ای برای ازدواج نداشتن فقط گفتن حالا که همه دور هم هستیم یه نامزدی هم بکنیم. این جمع یه 5 سالی دور هم موندن.

"جنیفر کانلّی" از فعالیت‌های فیزیکی مثل شنا، ژیمناستیک و موتورسواری لذت میبره.

این خانوم کلاً بیرون رویش زیاده (منظورم اسـ...ـال و دستشویی و این چیزا نبود بابا). "جنیفر کانلّی" بیرون چادرزدن، گردش و پیاده‌روی رو دوست داره.
ضمناً به فیزیک کوانتوم، فلسفه، ریاضیات، نرم‌افزار و طراحی هم علاقه‌مند هستش (کلاً آدم علاقه‌مندی هستش).

"جنیفر کانلّی" خانوم متین و موقری هستش و اصلاً اهل جینگولک و جلف‌بازی نیست (این رو گفتم که یه وقت نری با موتور سی.جی 125 جلوش تک‌چرخ و یه پا رو زین و پا فرشته و از این جور حرکات انجام بدی چون فایده‌ای نداره. مخصوصاً حالا که شوهر هم داره.).

اسب‌ها رو دوست میداره (اینش به خودم رفته).

بعضی وقت‌ها یه گردنبند میندازه گردنش (توجه کنین که گردنبند رو میندازه گردنش نه مثل بعضی‌ها که گردنبند رو میندازن دور کمر یا مچ پاشون و یا از گوششون النگو آویزون میکنن) که یه عکس کوچیک از "دالای لاما" روی اون هستش.

رنگ‌های مورد علاقه‌اش (جهت کسب آمادگی برای روز خواستگاری) اینا هستن:
آبی لاجوردی، سبز جنگلی و سبز- خاکستری خیلی کم‌رنگ (یه چیز تو مایه‌های رنگ دریا).

"جنیفر کانلّی" معمولاً نقش آدم‌های باهوش و متفکر رو بازی میکنه.

زبون ایتالیایی و فرانسه رو مثل بیلبیل چه‌چه میزنه.

جدای از اینکه سال 2002 "جنیفر کانلّی" از طرف مجلۀ "مردم" جزو لیست 50 نفرۀ زیباترین مردم دنیا انتخاب شده تقریباً هرجا خواستن یه لیستی از سکـ...ـی‌ترین افراد تهیه کنن ایشون هم توی لیست بودن.

"جنیفر کانلّی" توی دنیای مجازی اسم "اِکسِـر - Ecksor" رو برای خودش انتخاب کرده. خودش گفته برای احترام به پسرخاله‌اش "جری" که یه کارشناس امنیت رایانه هستش این اسم رو انتخاب کرده (اگه توضیح بیشتر میخواین هر وقت دیدینش از خودش بپرسین).

"جنیفر کانلّی" هم گیاه‌خوار هستش (بابا گوشت مگه آدم نیست!؟!).

"جنیفر کانلّی" سال 1984 برای نقش اصلی فیلم "آتش افروز" (1984) تست داده. حالا اینکه "جنیفر کانلّی" سال 1984 توی این تست انتخاب شده یا نه زیاد مهم نیست و هیچ ربطی هم به اینکه سال 1984 بوده نداره. مسألۀ مهم اینه که فیلم "آتش افروز" (1984) همون سالی ساخته شده (1984) که من به دنیا اومدم (1984 (این 1984 آخری رو برای تأکید بیشتر و اینکه تعداد 1984ها به عدد 7 که مقدس هستش برسه گفتم)).

توی فیلم "ذهن زیبا" و "جادۀ تردید" در نقش همسر بازیگرهایی ایفای نقش کرده که این 2 نفر توی فیلم "گلادیاتور" نقش قهرمان و فرد شرور فیلم رو بازی کردن (اسم اون 2 نفر رو نمیگم تا حالتون گرفته بشه. اصلاً به من چه؟ من فقط وظیفه داشتم این نکتۀ مهم رو ذکر کنم تا رسالتم رو تمام و کمال به انجام رسونده باشم.).


گفته‌های شخصی جنیفر کانلّی

توانایی اینکه بتونی خودت رو نشون بدی شگفت‌انگیزترین احساس توی دنیاست.

هر فیلم قسمتی از زندگی من هستش که در اون خیلی چیزها راجع به خودم یاد میگیرم.

من دوست دارم نقشی که بازی میکنم تمام توان من رو مصرف کنه. این باعث رشد من میشه.

[درمورد اولین فیلم هایی که بازی کرده]
شما نمیخواین که از دست جربیاتتون خلاص بشین چون اون‌ها چه خوب و چه بد تجربیات شما هستن و شما بهشون نیاز دارین اما خیلی خوب بود اگه اون‌ها توی قفسۀ فروشگاه‌ها نبودن.

[درمورد شخصیتش توی فیلم "ذهن زیبا"]
در حقیقت "آلیشیا" شخصی هستش که سعی داره "جان نش" رو بیاره روی زمین و برگردونه به خونه و به اون چیزی که قبلاً بوده. در فیلم "ذهن زیبا" صحنه‌های دردناک، ترسناک و غمگینی وجود داشت. من مجبور نبودم اون خفتی که توی فیلم "نماز وحشت برای یک رؤیا" تحمل کردم رو توی این فیلم تحمل کنم اما صحنه‌های احساسی زیادی توی فیلم "ذهن زیبا" وجود داشت. یک فاجعه در خانواده‌ای رخ میده و هر کدوم از اعضای اون خانواده برای اینکه بتونه در کنار بقیه به زندگی‌ش ادامه بده خساراتی رو متحمل میشه (اِ وا! مامانم اینا! من که اشکم سرازیر شد.).

[درمورد پسرش "کای دوگان"]
ما با هم صحنه‌های خیلی کوتاه رو تمرین میکنیم. "کای" اون‌ها رو با صدای بلند برای من میخونه و بعضی وقت‌ها میگه: "نه مامان، اون رو درست نگفتی" (واقعاً چه تأثیر به سزایی داره!).

[درمورد پسرش (کدوم یکیشون؟ نمیدونم.)]
پسرم من رو تغییر داد. اون کمکم کرد تا خودم رو درک کنم و جایگاهم رو توی این جهان پیدا کنم.

تموم گشت.

۸ نظر:

داریوش گفت...

یک نفر دیگه‌از کسانی که دلت رو بردن به ما شناسوندی ،متشکر .
این نقل قولها همچنان خواننده داره حداقلش خودمم. یه دوستی گفته بود که سوتی ‎توی فیلم‎ها خیلی کمه و تو مجبور شدی شرح حال بنویسی و این هیچ ایرادی نداره چون به درد کسانی مثل من می‎خوره.
یادداشت: نمی‎دانم چرا بین شما اهالی سینمایی اصطلاح " جن غولک بازی " به شکلهای مختلفی مثل جینغولگ و جنگولگ و غیره نوشته می‌شه ؟آقایان و خانم‌های اهالی سینما و تاتر این موضوع خیلی ساده است قدیم قدیم ها یک بازی داشته اند به اسم جن غولک ، تمام.

Max گفت...

سلام .
اولا ما 5 شنبه ها میریم چه ربطی داره به جمعه و سرما و اینا. دوما من چی کار کنم به آقای هماهنگی بگو . سوما عیدت مبارک
شاد و سربلند باشی.

Transl8or گفت...

For the first time you wrote about one of my darlings without making me hate her.

شاید روزی راست بگویم گفت...

سلام ... اسم خداست
منم ازش خوشم میاد . مرسی برادر .

داریوش جان ببخشید !

سترون گفت...

هــــا خیلی خوب بید. اما ال پاچینو کجا بید!؟ گفته بیدی که میخوای در مورد وکیل مدافع شیطان بنویسی اما کو؟!!!!

فرزاد گفت...

سلام
من فرزاد هستم...فیلمانیا
دیگه حالم از بلاگفا بهم میخوره
یه وب جدید زدم توی پرشین بلاگ
آدرسش:filmania.persianblog.ir
دوست دذاشتی یه سری بهم بزن
موفق باشی
در ضمن این دختره کانلی
یکی از بازیگرای مورد علاقه منم هست.
ولی هنوزخوب مشهور نشده
یا حق!

شاید روزی راست بگویم گفت...

داریوش از من ایراد گرفته بود که گفته بودم کم آوردی ... منم عذر خواهی کردم ! :D

سارا گفت...

سلام
تلاشش برای بر گردوندن جان نش به روی زمین برام خیلی عبرت آموز بود.

ازش خوشم میاد. یه تیپ خاصیه بین هنرپیشه ها.