کسب درآمدی مناسب و راحت از طریق اس ام اس

تبلیغات پیامکی

ویل اسمیت گرافی

ویلارد کریستوفر اسمیت جونیور (بازیگر)
متولد 25 / سپتامبر / 1968 (3 / مهر / 1347) – امریکا

"ویل اسمیت" به این معروف هستش که معمولاً نقش پلیس یا یه مأمور رو بازی میکنه.

"ویل اسمیت" با همسر فعلی‌ش سر صحنۀ فیلم "شاهزادۀ جدید ِ بل ایر" ("بل ایر" یا "سیچلز" کشوری افریقایی در شمال ِشرق "ماداگاسکار" هستش) آشنا شد. جائیکه این خانم اومده بود برای نقش مقابل "ویل اسمیت" یعنی دوست‌دخترش (وای وای وای وای وای! خدا همه رو مرگ بده تا دیگه از این حرف‌ها ننویسن و نخونن) تست بازیگری بده (البته قبول نشد و یه نفر دیگه این نقش رو بازی کرد).

"ویل اسمیت" گفته که شخصیتش تو فیلم "روز استقلال" (کاپیتان استیون هیلر (با "هیتلر" فرق داره. چه گیری دادی از من غلط املائی بگیری!؟! اُمرن!)) رو براساس قهرمان بزرگ سینمایی محبوبش یعنی "هریسون فورد" و به خصوص بازی‌ش در نقش "هان سولو" در فیلم "جنگ ستارگان" (1977) بازی کرده.

"ویل اسمیت" بعد از فیلم "شاهزادۀ جدید ِ بل ایر" لقب "شاهزادۀ جدید" رو گرفت و به این اسم معروف شد. بعدها هم که وارد کار موسیقی "رپ" شد با همین عنوان شناخته شد.

"ویل اسمیت" تو زمینۀ موسیقی هم بد کار نکرده و برای آهنگ‌های "ایام تابستان" و "والدین درست نمی‌فهمند" جایزه هم گرفته. ضمناً یه آهنگ به نام "فقط ما 2 تا" هم برای اولین پسرش خونده که متنش رو هم خودش نوشته بوده (قابل توجه پدرانی که میخوان بیشتر "Family Man" باشن).

"ویل اسمیت" از بازی شطرنج لذت میبره (دلیل اندام متناسب "ویل اسمیت" کشف شد) البته طرفدار کشتی حرفه‌ای هم هست.

"ویل اسمیت" سال 1998 از طرف مجلۀ "مردم" جزو زیباترین مردم جهان (50 نفر برتر) انتخاب شد (خیلی تعجب نکنین به هرحال اون موقع هنوز کسی از وجود فرشته‌ای مثل "..." خبر نداشت).

نقش "نئو" در فیلم "ماتریکس" رو رد کرده که بعدها به غلط کردن افتاده و از این کارش اظهار پشیمونی کرده.

"ویل اسمیت" که از نژاد بومی امریکا هستش میتونه به زبون اسپانیایی سوت بلبلی بزنه یعنی اسپانیایی رو مثل بلبل چهچه میزنه.

همیشه توی تعقیب و گریزها عبارت معروفش "اوه، نه" رو میگه مثل "آرنولد شواردزنگر" که اصطلاح معروفش "برمی‌گردم" رو بکار میبرد.

"ویل اسمیت" سال 2005 توی کتاب رکوردهای "گینس" رکورد بیشترین حضور در بین مردم (12 ساعت) رو به نام خودش ثبت کرد. "ویل اسمیت" این رکورد رو به خاطر حضور در مراسم فرش قرمز فیلم "مانع" در شهرهای "منچستر، بیرمنگام و لندن" به دست آورد. البته این رکورد 1 سال بیشتر باقی نموند و سال 2006 توسط 2 بازیگر آلمانی شکسته شد.

"ویل اسمیت" علاوه بر رد کردن نقش "نئو" در فیلم "ماتریکس" از حضورش در فیلم "غرب کاملاً وحشی" هم اظهار پشیمونی کرده.
"ویل اسمیت" 6 سال قبل از این فیلم در فیلمی با همین عنوان آواز خونده بود.

قد "ویل اسمیت" از 13 سالگی تا حالا همین اندازه (حدود 180 سانتی متر!) بوده ولی وزنش از اون موقع تا حالا حدود 28 کیلوگرم اضافه شده (اسم و تاریخ تولد کل خاندان "ویل اسمیت" رو هم میدونم ولی نمیگم تا تو خماریش بمونین).

"ویل اسمیت" سال 2005 در لیست بزرگترین ستاره‌های تاریخ سینما در رتبۀ 44ام قرار گرفت.

در فیلم "آقا و خانم اسمیت" قبل از "برد پیت" برای نقش "آقای اسمیت" درنظر گرفته شده بود.

طلاق گرفتن از زن اولش در سال 1995 حدود 900.000 دلار براش خرج برداشت. تازه از اون سال به بعد ماهیانه 24.000 دلار (سالانه 288.000 دلار) بابت نفقۀ بچه‌شون پرداخت میکنه.
انصافاً خودتون بگین این چه عدالتی هستش که یه عده تو دنیا با درآمد ماهیانه کمتر از 1 دلار دارن زندگی (البته اگه بشه اسمش رو زندگی گذاشت) میکنن درحالی که این بچه تو سن کمتر از 3 سالگی ماهیانه 24.000 دلار دریافت میکنه!؟! آخه چرا؟ (چند وقت بود تیکه کلامم رو نگفته بودم. نزدیک بود حناق بگیرم.).
نکتۀ جالب‌تر درمورد این طفل صغیر اینه که 7 ماه بعد از ازدواج "ویل اسمیت" با همسرش به دنیا اومده. حالا یا از این‌ها بوده که میگن 7 ماهه هستش و توی همۀ کارهاش حالت "جیش داشتگی" داره و یا اینکه ... (یحتمل همین گزینۀ "و یا اینکه ..." درست هستش. نقطه چین کاملاً واضح هستش دیگه؟ نیازی که به توضیح نداره؟).

تو یه کاریکاتور بازی "ویل اسمیت" در فیلم "روز استقلال" به طنز کشیده شده. در این کاریکاتور "ویل اسمیت" دیده میشه درحالی که یه نعلبکی پرنده (اشاره به سفینۀ فضایی مهاجم تو فیلم "روز استقلال") ساختمانی رو تهدید میکنه.

نقش "مأمور جی" در فیلم "مردان سیاه‌پوش" درواقع برای یه بازیگر سفیدپوست نوشته شده بود و قبل از اینکه "ویل اسمیت" نقش رو قبول کنه این نقش به 2 بازیگر سفیدپوست پیشنهاد شد.

سال 2007 بین باهوش‌ترین افراد "هالیوود" در رتبۀ 5ام قرار گرفت (مملکتی که رئیس‌جمهورش "جورج بوش" باشه ببین باهوش‌ترین‌هاش چی میشن؟).

"ویل اسمیت" قبل از سن 20 سالگی میلیونر شده. در سال 2004 دارایی خالصی معادل 188 میلیون دلار و در سال 2007 درآمدی معادل 31 میلیون دلار داشته.

"ویل اسمیت" به "آقای جولای" معروف هستش چون اکران اولیۀ بیشتر فیلم‌هاش تو ماه جولای بوده.
جالبه بدونین روز 2 جولای 2008 که فیلم "هانکوک" با بازی "ویل اسمیت" برای اولین بار اکران شد فیلم "کیت کیترج: یه دختر امریکایی" با بازی "ویلو اسمیت" دختر "ویل اسمیت" هم شروع به اکران کرد.

"ویل اسمیت" رکورد بیشترین حضور در فیلم هایی با فروش ناخالص 100 میلیون دلاری رو داره.

سال 2004 یه خونه جنوب "استکهلم" در "سوئد" خریده چون احساس میکنه بهترین مکان برای کسب آرامش هستش.

فیلم هایی که بازی کرده به طور متوسط به ازای هر دلاری که به "ویل اسمیت" پرداخت شده 10 دلار سود ناخالص داشته.
"ویل اسمیت" از نظر مالی در سینما کاملاً تدریجی رشد کرده. دستمزدش توی بعضی از فیلم هاش به صورت زیر بوده.
"هانکوک" سال 2008 مبلغ 20.000.000 دلار
"به دنبال خوشبختی" سال 2006 مبلغ 20.000.000 دلار
"من، روبات" سال 2004 مبلغ 28.000.000 دلار
"بچه‌های بد 2" سال 2003 مبلغ 20.000.000 دلار (به علاوۀ 20% از سود ناخالص فیلم)
"مردان سیاه‌پوش 2" سال 2002 مبلغ 20.000.000 دلار (به علاوۀ 10% از سود ناخالص فیلم)
"علی" سال 2001 مبلغ 20.000.000 دلار
"افسانۀ پرۀ کاوشگر" سال 2000 مبلغ 10.000.000 دلار
"غرب کالاً وحشی" سال 1999 مبلغ 7.000.000 دلار
"دشمن کشور" سال 1998 مبلغ 14.000.000 دلار
"مردان سیاه‌پوش" سال 1997 مبلغ 5.000.000 دلار
"روز استقلال" سال 1996 مبلغ 5.000.000 دلار
"بچه‌های بد" سال 1995 مبلغ 2.000.000 دلار
"6 درجه اختلاف" سال 1993 مبلغ 500.000 دلار
"ساخت امریکا" سال 1993 مبلغ 100.000 دلار
"جایی که روز شما را می‌برد" سال 1992 مبلغ 50.000 دلار


گفته‌های شخصی ویل اسمیت

[درمورد بازی‌ش تو فیلم "شاهزادۀ جدید ِ بل ایر"]
من سخت تلاش کردم. کل متن رو حفظ بودم و هرکس که صحبت میکرد دیالوگ‌هاش رو لب‌خونی میکردم. وقتی فیلم رو دیدم به نظرم افتضاح اومد. بازی من وحشتناک بود.

بزرگترین شکست و درد احساسی من به عنوان یه بازیگر زمانی بود که فیلم "غرب کاملاً وحشی" در اکران اولیه فقط 52 میلیون دلار فروش کرد. فیلم خوبی نبود و خیلی آزارم داد.

[وقتی راجع به فرزند بیشتر ازش سؤال شد]
من روی 5 تا بچه متوقف میشم.

بازیگر بودن چیز کاملاً متفاوتی هستش. بازیگر بودن یعنی تغییر دادن کسی که هستی. یه شخص متفاوت میشی.

من عاشق این هستم که یه سیاه‌پوست تو "امریکا" باشم و به خصوص یه سیاه‌پوست تو "هالیوود".

من واقعاً ایمان دارم که یه زن و مرد باهم (یک خانواده) خالص‌ترین فرم شادی هستش که میشه تجربه کرد.

اگه علاقه‌ای به کار شدید ندارین اجازه بدین بقیه این کار رو بکنن.

ممکنه مردم بخندن اما اگه بخوام تا 15 سال دیگه رئیس‌جمهور میشم.

یه بار مادربزرگم بهم گفت: "اجازه نده شکست در قلبت و پیروزی در فکرت نفوذ کنه"

[درمورد فیلم " جنگ ستارگان"]
8 یا 9 ساله بودم. این فیلم من رو در فضایی قرار داد که عامل تخیل ِعلمی برام یه وابستگی روحی بود. در تمام دورۀ حرفه‌ای بازیگریم سعی کردم همون حسی که فیلم "جنگ ستارگان" به من داد رو در مردم ایجاد کنم.

بسیاری از مردم پولشون رو صرف خرید چیزهایی میکنن که بهشون نیاز ندارن تا مردمی رو که علاقه‌ای بهشون ندارن تحت تأثیر قرار بدن.

اگه موسیقی‌دان و بازیگر نبودم، مهندس کامپیوتر میشدم. همیشه ریاضیم خوب بود. اگه دنبال این کار می‌رفتم احتمالاً "کنترل از راه دور" رو من اختراع میکردم.

وقتی وارد سینما شدم گفتم: "میخوام بزرگترین ستارۀ سینمایی تمام تاریخ بشم". ستاره‌های بزرگ سینما فیلم های بزرگ میسازن. پس یه نگاهی به 10 فیلم برتر تاریخ سینما انداختم. اون موقع توی تمام اون‌ها جلوه‌های ویژه به کار رفته بود. پس "روز استقلال" فکر نمی‌خواست. "مردان سیاه‌پوش" فکر نمی‌خواست. "من، روبات" فکر نمی‌خواست.

یه مشکل رو به من بدین منم یه راه‌حل بهتون میدم. من عاشق زندگی هستم. این حسی هستش که نمی‌تونین وانمود به داشتنش کنین. من در تک‌تک روزها شاد هستم. فکر میکنم حتی دوربین هم بتونه حس کنه که من آدم شادی هستم.

تموم گشت.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
اين داكتر نمي دونم چي چي رفيق من نيست. من داشتم مطالبشو مي خوندم. خوشم اومد. تو كامنتش لينك تو گذاشتم تا معرفيت كرده باشم همين!
ضمنا،منم وبلاگشو چك كردم نتونستم براش كامنت بزارم!!! فعلا

ناشناس گفت...

ببين تو home page وبلاگ داكتر استرينج لاو - بالاي صفحه يه منوي اصلي داره- نوشته قيد نظرات - از اون بايد براي كامنت گذاشتن استفاده كني!