کسب درآمدی مناسب و راحت از طریق اس ام اس

تبلیغات پیامکی

کِـیرا نایتلی گرافی

کِـیرا کریستینا نایتلی (بازیگر)
متولد 26 / مارس / 1985 (6 / فروردین / 1364) – انگلستان

مشخصۀ ظاهری "کیرا نایتلی" استخوان‌بندی خاص صورتش هستش. لپ‌های بلند و فک چهارگوش (خوراک نقش آدم فضایی هستش).

بابای "کیرا نایتلی" (ویل نایتلی) هم بازیگر هستش. مادرش (شارمن مک دونالد) هم قبلاً بازیگر بوده ولی زده تو کار نویسندگی.

"کیرا نایتلی" توی آکادمی هنرهای نمایشی و موسیقی "لندن" قبول شده.
برای اینکه به مادر شوهر آینده‌ش ثابت بشه که این دختر از هر انگشتش هنر میباره باید بگم که از انگشت دومش هنر رقص میباره و توی رقص هم حرفه‌ای هستش (حالا اگه توی عروسیش تا صبح هم هی بگن "عروس باید برقصه..." هیچ خیالی نیست).
ضمناً اوایل کار سینمایی‌ش توی کلاس‌های فن بیان و سخنرانی هم شرکت کرده.

موقع فیلم برداری فیلم "جنگ ستارگان" وقتی "کیرا نایتلی" و "ناتالی پورتمن" گریم شدن حتی مادرهاشون هم نتونستن اون‌ها رو از هم تشخیص بدن. همون موقع بود که یکی از اسرار طبیعت کشف شد و همگان دریافتند که این دو نفر خیلی شبیه هم هستن.

"کیرا نایتلی" از حامیان تیم "وست هم یونایتد" هستش (این خیلی مهم بود. روزی 18 بار مرورش کنین.).

"تاتلر" (تمرین دهندۀ شخصی "کیرا نایتلی") سال 2004 (ممکنه الان نظرش عوض شده باشه) گفته که "کیرا نایتلی" خواستنی‌ترین زن مجرد "انگلستان" هستش (یحتمل این جدیدترین روش مخ‌زنی هستش).
البته این بندۀ خدا خیلی هم بی‌ربط حرف نزده چون توی همین سال (2004) آبجیمون از طرف مجلۀ "افسون" به عنوان مسحورکننده‌ترین بازیگر سینما، از طرف مجلۀ "زن جدید" به عنوان زیباترین شخصیت مشهور جهان و در نظرسنجی مجلۀ "امپراتور" به عنوان سکـ...ـی‌ترین ستارۀ تاریخ سینما ("کیرا نایتلی" این عنوان رو از طرف خیلی از مجلات و مؤسسه‌های دیگه هم گرفته. جالب اینه که رای‌دهنده‌های یکی از این نظرسنجی‌ها که "کیرا نایتلی" در صدر اون قرار گرفته لز...ین‌ها و هم‌جـ...س‌بازها بودن) انتخاب شده.
برای اینکه جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نمونه این رو هم بگم که باز توی همین سال (2004) مؤسسۀ سلطنتی "شکسپیر" نظرسنجی‌ای رو انجام داده و از بینندگان فیلم های سینمایی خواسته تا از بین بازیگرهای زن و مرد سینما 2 نفر رو که دوست دارن در نقش "رومئو" و "جولیت" ببینن انتخاب کنن. منتخبین "کیرا نایتلی" و "جیمز مارسترز" بودن که از بین 150 بازیگر زن و مرد و براساس رای بیش از 2000 نفر از بینندگان فیلم های سینمایی انتخاب شدن. در این رای‌گیری "کیرا نایتلی" بالاتر از نفراتی مثل "کیت وینسلت"، "نیکول کیدمن"، "اسکارلت جانسون" و "جولیت لنداو" قرار گرفته. خود "کیرا نایتلی" در این مورد گفته که: "من از اینکه در این نظرسنجی انتخاب شدم کاملاً هیجان‌زده هستم. مخصوصاً که "جولیت" نقشی هستش که من خیلی دوست دارم در آینده بازی کنم."
برای اینکه حس حسادتتون (مخصوصاً دخترها) رو کاملاً قلمبه کنم، به عنوان تیر خلاص این رو هم بگم (چون ممکنه بهش توجه نکرده باشین) که "کیرا نایتلی" سال 2004 که این همه ترکونده فقط و تنها فقط 19 سالش بوده.

"کیرا نایتلی" در نوجوانی به خاطر مشکلی که در خوندن و نوشتن داشته (به دلیل مشکل چشم‌هاش) دچار ناتوانی یادگیری بوده و برای خوندن باید عینک میزده.

"کیرا نایتلی" برای اولین بار در سن 15 سالگی و توی فیلم "حفره" با بالاتنۀ لخت بازی کرد. این فیلم سال 2000 ساخته شد ولی به دلیل سن کم "کیرا نایتلی" و موانع قانونی تا سال 2001 اکران نشد.

تیرگی چهره‌ش برمیگرده به مادرش که از نوادگان دریانوردان اسپانیایی هستش. البته اسم کوچیکش (کِـیرا) هم به معنی "تیره" هستش.

چند روز قبل از اینکه برای فیلم "ژاکت" تست بازیگری بده دچار مسمومیت غذایی میشه ولی هرجور شده توی این تست شرکت میکنه و سازندگان فیلم هم از بازی "کیرا نایتلی" خوششون میاد چون شخصیت "جکی پرایس" توی فیلم "ژاکت" هم دچار کمبود، درد و بیماری جسمی هستش.

"کیرا نایتلی" در سن 20 سالگی برای فیلم "غرور و تعصب" نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد و در بین جوان‌ترین زنان نامزد "اسکار" (در تاریخ جشنوارۀ "اسکار") در ردۀ سوم قرار گرفت.

"کیرا نایتلی" عاشق جمع کردن کفش هستش (آماده باشین چون قراره تا خِـرتِـلاقتون (همون "فی خالدون" هستش) بسوزه).
یه متخصص مد و لباس رو هم استخدام کرده تا توی جشن‌ها و مراسم‌ها (مثلاً مراسم نومزدنگ "جنیفر لوپز" و "کریس جاد") لباس‌هاش رو انتخاب کنه (این متخصص کسی هستش که لباس‌های "نیکول کیدمن" رو هم انتخاب میکنه).
مادمازل "نایتلی" به خاطر یه مهمونی 7.500 دلار (اَاَاَاَاَ! با 7.500 دلار چند تا "لـُپ‌لـُپ" میشه خرید؟) پول بی‌زبون رو داده یه جفت گوشواره خریده (الانه که یه سری از دوستان مامانشون رو بخوان)
فقط برای جشن تولد 21 سالگی‌ش 30.000 دلار هزینۀ بازیگرها، طراحان و چیزای دیگه رو داده (دیگه منم مامانم رو میخوام).
برای اینکه مطمئن بشین این پول‌ها از کیسۀ خلیفه بخشیده نشده و همه‌ش نتیجۀ عرق جبین و نقاط دیگر بدن خود "کیرا نایتلی" هستش باید خدمتتون عرض کنم که درآمد "کیرا نایتلی" در سال 2007 حدود 9.000.000 دلار بوده. توی این سال (2007) "کیرا نایتلی" فقط از فیلم "دزدان دریای کارائیب" مبلغ 5.000.000 دلار درآمد داشته.

یکی از قهرمان‌های "کیرا نایتلی" همبازی‌ش توی فیلم "دزدان دریای کارائیب" یعنی "جفری راش" هستش.

"کیرا نایتلی" زمان آمادگی برای فیلم "شاه آرتور" به مدت 3 ماه، 4 روز در هفته، روزی 5 ساعت تمرین میکرد. حدود 2 ساعت کار با وزنه و بعدش 3 ساعت تمرین مشت‌زنی، مبارزه یا سوارکاری. کل زمان آمادگی برای این فیلم 7 ماه طول کشید.

به گفتۀ خود "کیرا نایتلی" زمان تست دادن برای فیلم "شبح اپرا" وحشتناک‌ترین لحظات زندگی‌ش بوده چون می‌دونسته که نمی‌تونه آواز بخونه. توی این تست خوانندۀ اپرا "امی راسم" قبول شد.

ژانویۀ سال 2007 یه روزنامه مقاله‌ای رو درمورد دختری که از بی‌اشتهایی مرده بود چاپ کرد و اشتباهاً گفت که "کیرا نایتلی" هم دچار بی‌اشتهایی هستش. با این مقاله عکسی چاپ شده بود که "کیرا نایتلی" رو توی لباس شنا نشون میداد و کنار اون نقل قول احساسی‌ای از مادر اون دختر اومده بود که "اگه عکسهایی مثل این هشدارهای سلامت در کنارشون می‌داشتن دختر عزیزم الان میتونست زنده باشه".
"کیرا نایتلی" از اون روزنامه به دلیل افترا شکایت کرد و روزنامه محکوم شد.


گفته‌های شخصی کِـیرا نایتلی

[درمورد نقشش توی فیلم "جنگ ستارگان"]
من و مادرم عاشق اولین فیلم "جنگ ستارگان" بودیم. به همین خاطر هم این نقش رو قبول کردم. ولی موقع فیلم برداری شمشیرهای نورانی واقعی وجود نداشت و جادو از بین رفته بود. این مسأله خیلی ناراحتم کرد.

[درمورد پوشیدن یه مدل کـ...ست در فیلم "دزدان دریای کارائیب"]
من یکی از کـ...ست‌های "اسکارلت اُهارا" رو داشتم. اون با این کـ...ست دور کمرش رو به 18.5 رسونده بود. منم فکر کردم که باید امتحانش کنم. برای 5 دقیقۀ اول فوق‌العاده هستش. کمرباریک و ظاهر خوبی پیدا میکنین اما مشکل اصلی کمبود اکسیژن هستش.

[درمورد بوسیدن "اورلاندو بلوم" در فیلم "دزدان دریای کارائیب"]
یه سری دختر نوجوون پشت دوربین آماده بودن تا من رو به خاطر بوسیدن "اورلاندو بلوم" بکشن.

من همیشه درمورد توانایی‌هام مغرور بوده‌ام.

[درمورد کفش]
وقتی عاشق یه جفت کفش میشم دیگه اهمیت نمیدم که اندازۀ من هستن یا نه، میخرمشون.

"کاترین هپبورن" و "ویوین لی" قهرمان‌های من هستن. نه به خاطر توانایی‌هاشون بلکه به خاطر پشتکارشون.

موقعی که دچار شک میشم غش میکنم.

میدونم که دورۀ من تموم میشه و مردم از من خسته میشن. قبول کردنش راحت نیست اما حقیقت داره.

[درمورد تولدش]
من نتیجۀ یه شرطبندی بودم. مامان امیدی برای داشتن یه بچۀ دیگه نداشت و بابا بهش میگه تنها راه برای اینکه اون‌ها بتونن ازعهدۀ مخارج یه بچۀ دیگه بربیان اینه که مامان یه نمایشنامه بفروشه. بعدش مامان نمایشنامۀ "وقتی من دختر بودم عادت داشتم جیغ بکشم و داد بزنم" رو نوشت.

فکر نمیکنم هنوز بتونم خودم رو یه بازیگر بنامم. مهارت من در اون حد نیست. امیدوارم روز به روز بهتر بشم اما تا موقعی که یه بازیگر خوب بشم میتونم بگم که دارم سعی میکنم یه بازیگر بشم.

[قبل از قبول کردن نقش زن آرتور در فیلم "شاه آرتور"]
اگه من صحنۀ جنگ رو ببینم فرار میکنم. من در این حد قوی نیستم.

در این تجارت، شهرت یک ثانیه دوام داره. شما میتونین بالا برین و به زمین زده بشین. مردم علاقه‌شون به چهره‌ها رو از دست میدن چون هر لحظه چهره‌های جدید وارد میشن. من امروز هستم و فردا نخواهم بود.

همیشه تأکید روی کمال هستش. اما به نظر من کمال یه جورایی نقص هستش. من که علاقه‌ای به قیافه‌های بی‌عیب و نقص ندارم (هر کی فهمید برای من هم توضیح بده!).

یه کمی عجیب و غریب هستش وقتی توی خیابون مردم شما رو میشناسن ولی شما اون‌ها رو نمی‌شناسین اما من شکایتی ندارم.

من به غذا فکر نمیکنم. فکر زیادی در این مورد باعث میشه هوس چیپس و بستنی کنم. من از باشگاه رفتن متنفرم. نمیتونم تحملش کنم.

ما همه طرفدار سینما هستیم. بازیگر بودن رو فراموش کنین، من واقعاً عاشق فیلم دیدن هستم. این اون تفریحی هستش که من عاشق انجام دادنش هستم (این قضیه رو پایه‌ام مثل سگ!). والدینم هم خیلی سینما میرن.

من دیگه روزنامه و مجله نمیخونم چون من رو می‌ترسونه. واقعاً وحشت میکنم وقتی عکاس‌ها تعقیبم میکنن.

من مهمونی رو خیلی دوست ندارم چون موجود اجتماعی‌ای نیستم و دوست‌های کمی دارم (بابا چه تفاهمی! زن من میشی؟).

من بیشتر پسرم تا دختر (من هم همینطور).

3 سال بعد از اینکه معلوم شد من ناتوانی یادگیری دارم ما یه معامله کردیم. قرار شد من بازیگری رو شروع کنم به این شرط که خوب درس بخونم و توی مدرسه نمره‌های خوب بگیرم. مامان بهم گفت: "اگه توی تعطیلات تابستون هر روز با یه کتاب توی دستت و یه لبخند روی لبت بیای پیشم برات یه وکیل میگیرم."

من طراحی و نقاشی هم میکنم اما خیلی بد.

بی‌اشتهایی توی خونوادۀ ما ارثی هستش. حتی خیلی از دوست‌های مدرسه‌ام هم دچار بی‌اشتهایی بودن.

یکی از روزنامه‌ها من رو به عنوان ژولیده‌ترین آدم "انگلستان" انتخاب کرده. من به این مسأله افتخار میکنم. این مسأله کاملاً درست هستش.

یادم میاد توی سن 6 سالگی به این فکر میکردم که برای خودم درآمدی داشته باشم. مامانم میگه من 45 ساله به دنیا اومدم.

تهیه‌کننده‌ها معمولاً زمان اولین اکران فیلم برای من یه متخصص مد و لباس استخدام میکنن چون اعتقاد دارن من رقت‌انگیز هستم.

بیشترین تمرینی که من انجام میدم روشن کردن تلویزیون هستش.

من آدم به شدت تنبلی هستم. اگه کسی کاری برای من انجام بده واقعاً فکر میکنم هیچ کاری براش انجام نخواهم داد.

[درمورد لباسش توی فیلم "دوشس (به زن دوک میگن)"]
بدون اغراق من به لباس دوخته شده بودم. به همین خاطر توی دستشویی جا نمیشدم و باید تمام روز خودم رو نگه میداشتم.

من فکر میکنم این مهم هستش که توی زندگی‌تون برای مردمی که عاشقشون هستین و عاشقتون هستن فرصت ایجاد کنین.

تموم گشت.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
آقا این خانم میلیونر که سنش از ما کمتره که !
من از نوشته ی تو به تنبلی خودم پی بردم !

Transl8or گفت...

یکی یکی داری منو از هنر پیشه های محبوبم زده میکنیا! دیگه فکر نمیکنم با دیدن اون صحنۀ Love Actually که کیرا نایتلی داره فیلم عروسیشو میبینه اشکم دراد!
این جمله رو کنار پستت (توی قسمت مربوط به چارلی چاپلین) خوندم. به نظرم خیلی به پستت میاد. خیلی هم قشنگه:
The saddest thing I can imagine is to get used to luxury.

ناشناس گفت...

سنام
خوفي؟!
مثل هميشه خيلي باحال بود.
ببين اگه آهنگاي (ببخشيد بيوگرافي) هاي درخواستي هم پخش ميكني! آل پاچينو رو هم تو ليستت بزار!

ناشناس گفت...

ميخوام بگم خيلي بي مزه بود . چرا جنبه هاي بدشو ميبيني آدم بد بين به نظر من خيلي توانايي بالايي داره در بازي كردن . هم قيافش قشنگه هم بازيگريش

ديگه نبينما!

جوکر گفت...

سلام به ناشناس عزیز
من نفهمیدم از کجای متن به این نتیجه رسیدی که من با بازی و قیافه "کیرا نایتلی" مشکل دارم.
آخه منم بازیش رو دوست دارم. قیافه ش رو که نگو. مخصوصاً لحظه ای که میخواد "آدرین برودی" رو توی فیلم "ژاکت" سوار ماشینش کنه (البته دفعه دوم آخر فیلم).
اساساً من اگه از فیلم یا بازیگری خوشم نیاد که نمیرم دنبال بیوگرافیش بعد تازه بیام راجع بهش پست هم بنویسم.
ولی کامنتت باعث شد یکی از پست های قبلیم رو دوباره بخونم. مرسی.
ضمناً چرا بی مزه بود؟ من که خیلی با مزه ام!
:D
فیلن
بابای