کسب درآمدی مناسب و راحت از طریق اس ام اس

تبلیغات پیامکی

راسل کروو گرافی


راسل ایرا کروو (بازیگر)
متولد 7 / آوریل / 1964 (18 / فروردین / 1343) - نیوزلند

این بابا نیوزلندی - نروژی - ایرلندی - انگلیسی (چهاررگه) هستش. بروبچ "راستی" صداش میزنن و آدم تند مزاجی هستش.

وقتی 10 سالش بوده دندون‌های جلوئیش توی "راگبی" میریزه توی دهنش و اونها رو درست نمیکنه تا سال 1990 که با اصرار "جورج آجیلوی" کارگردان فیلم "تقاطع" این کار رو میکنه (تازه بیشتر پولش رو هم همین بنده خدا میده).

در کار موسیقی "راک" هم دستی بر آتش داره. اسم اولین آهنگش رو هم گذاشته "من میخوام شبیه مارلون براندو باشم" که بعداً اقرار کرده تا موقع نوشتن و ضبط این آهنگ حتی یه فیلم از "مارلون براندو" ندیده بوده.

تذکر: + دکتری
از دورۀ دبیرستان قید درس رو میزنه.

نقش "لوگان" در فیلم "مردان مجهول" رو رد کرده.

سال 2001 بعد از بردن "اسکار" و در حین سخنرانیش مدال افتخار "بریتانیا" که متعلق به پدربزرگش بوده رو با افتخار نشون میده تا به همه بگه من آنم که رستم بُوَد پهلوان.

وقتی جایزۀ بهترین بازیگر فیلم "بریتانیا" رو بهش میدن ظاهراً توی سخنرانیش یه شعری رو میخونه که بعداً موقع تدوین فیلم مراسم حذف میشه. "راسل کروو" هم تهیه‌کنندۀ فیلم مراسم رو میچسبونه به دیوار و آبا و اجدادش رو میشوره میذاره کنار دیوار تا خشک بشن و بهش میگه: "کدوم ... توی دنیا جرأت میکنه شعر بهترین بازیگر رو حذف کنه؟ مطمئن باش هیچ وقت نمیتونی توی "هالیوود" کار کنی (برای رعایت عفت مطلب جملات، مؤدبانه‌تر نوشته شد. خودتون یه سری فحش و لیچار بهش اضافه کنین)!" البته "راسل کروو" بعداً یه عذرخواهی مفصل منتشر کرد.

در سال 2002 بعد از اینکه توی یه دعوای درست و حسابی در رستورانی در "لندن" حضور به هم میرسونه میگه که عصابش داغون هستش و میخواد برای کسب آرامش به "استرالیا" برگرده و "کانگرو" درمانی کنه و زمان بیشتری رو با پدرش و دوست‌دختر (طرف مشکل منکراتی هم داره!) خواننده‌اش که خیلی وقته با هم رفیق هستن (از سال 1989 و سر فیلم برداری فیلم "تقاطع") بگذرونه.
این رو هم بگم که این رفاقت انقدر ادامه پیدا میکنه که سال 2003 و دقیقاً روز 7 آوریل (روز تولد "راسل") منجر به فاجعه‌ای میشه که حاصل اون 2 تا بچه هستش.

مغزش رو برای آزمایشات پزشکی به علم پزشکی اهدا کرده (فکر کردم اینجاش رو دیگه خودت متوجه میشی. بله منظورم اینه که بعد از مرگش اهدا کرده).

رفیق جینگ "جودی فاستر" و "نیکول کیدمن" هستش جوری که "نیکول کیدمن" اون رو به عروسیش دعوت میکنه و بعد از بردن "اسکار" هم موقع سخنرانیش ازش یاد میکنه. تازه خبر نداری! قرار بوده توی 2 تا فیلم با هم بازی هم بکنن که قسمتشون نمیشه. یکیش که به خاطر فیلمنامه کلاً تعطیل میشه، برای اون یکی هم سر حقوق به توافق نمیرسن. خجالت هم خوب چیزیه والا! مردک ... بی‌آبرو!

وقتی همسرش اولین بچه‌شون رو باردار بود، "راسل" و زنش با هم در اقدامی متهورانه "الکل" رو کنار میذارن. واقعاً چه والدین بامسئولیتی! به افتخارشون یک دقیقه سکوت میکنیم ...

.
.
.
هنوز یک دقیقه نشده
.
.
.

نقش "آراگون" در فیلم "ارباب حلقه ها" بهش پیشنهاد میشه و با اینکه دوست داشته در وطنش (نیوزلند) یه فیلم بازی کنه اما چون فیلم برداریه این فیلم با فیلم "ذهن زیبا" همزمان بوده این نقش رو رد میکنه.

انتخاب رؤیایی "الیور استون" برای نقش "اسکندر" (اسم ایرونیش) در فیلم "الکساندر" (اسم فرنگیش) بوده که نشده که بشه.
نکتۀ آموزشی: این نوع نقش‌ها که نام شخصیت با نام فیلم یکی هستش رو "نقش عنوان (شرمنده ترجمۀ بهتری به ذهنم نیومد) - Title role" میگن.

از سال 1997 تا 2003 (7 سال) توی 5 تا فیلم (محرمانه لس آنجلس 1997، خودمانی 1999، گلادیاتور 2000، ذهن زیبا 2001 و استاد و فرمانده 2003) بازی کرده که همشون نامزد "اسکار" شدن و 2 تای اونها (گلادیاتور 2000 و ذهن زیبا 2001) "اسکار" بردن.

فیلم هایی که بازی کرده به طور متوسط به ازای هر دلاری که به "راسل کروو" پرداخت شده 5 دلار سود ناخالص داشته که باعث شده پرداخت‌های بالایی بهش بشه. درواقع از سال 2000 تا 2005 فقط از 5 تا فیلمش 62.5 میلیون دلار درآمد داشته.
"مرد سیندرلا" سال 2005 مبلغ 15.000.000 دلار
"استاد و فرمانده" سال 2003 مبلغ 20.000.000 دلار
"ذهن زیبا" سال 2001 مبلغ 15.000.000 دلار
"دلیل زندگی" سال 2000 مبلغ 7.500.000 دلار
"گلادیاتور" سال 2000 مبلغ 5.000.000 دلار


گفته‌های شخصی راسل کروو

یکی از دردناک‌ترین چیزها در فیلم "محرمانه لس آنجلس" شخصیتی بود که من بازی میکردم چون "باد وایت" (شخصیتی که "راسل کروو" نقشش رو بازی میکرد) مشروب‌خور نبود و من مجبور شدم 5 ماه و 7 روز لب به مشروب نزنم. این مدت زجرآورترین دوران زندگیم بود.

اگه "استرالیا" و "نیوزلند" زیر آب بره، توی "اروپا" طاعون شایع بشه و مریخی‌ها به قارۀ "آفریقا" حمله کنن من به "لس آنجلس" نقل مکان میکنم.

شما مجبور نیستین یه بازیگر رو دوست داشته باشین تا باهاش یه صحنه رو بازی کنین. شما مجبور نیستین کارگردان رو دوست داشته باشین. اما اگه این کار رو بکنین بهتره. و من فکر میکنم که باید این مسأله رو با احترام شروع کنین.

همیشه گفته‌ام که من تا حالا 24 تا بازی ناقص داشتم و دنبال زمانی در زندگیم میگردم که بتونم بازی‌ای انجام بدم که فکر میکنم خوب هستش. همیشه میتونین کاری رو بهتر انجام بدین اما اگه کاری رو انجام دادین که واقعاً اعتقاد داشتین کامل هستش اون باید آخرین فیلمی باشه که بازی میکنین.

... (حرف خیلی بدی زده که نمیتونم بگم.)

این مرد (رابرت دنیرو) من رو در 10 سال گذشته چندین بار با بازی در فیلم های غیراستاندارد ناامید کرده.

بعد از فیلم "خودمانی" من دقیقاً ترکیبات شیمیایی یه سیگار رو میدونم اما من از 10 سالگی سیگار کشیدم. میدونم که این وحشتناکه.

کلی خندیدم وقتی "جورج کلونی" سعی کرد تبلیغ برای لباس، ماشین و یا نوشیدنی رو با کاری که من به عنوان یه نوازنده انجام میدم مقایسه کنه. تبلیغات برای پول درآوردن هستش ولی موسیقی من از قلبم میاد.

من کار خیریه میکنم اما نه برای استودیوهای بزرگ.

[بعد از رد کردن نقش "مورفئوس" در فیلم "ماتریکس"]
من قبولش نکردم چون نتونستم از صفحۀ 42 جلوتر برم. دنیای "ماتریکس" برام جذاب نبود.

[بعد از انتخاب فیلم "ذهن زیبا" به جای "ارباب حلقه ها" به عنوان کار بعدیش]
اگه قراره یه بطری مشروب بنوشم، یه بطری مشروب واقعاً خوب مینوشم.

در جنگ هیچکس برنده نیست، همه میبازن. قهرمانی وجود نداره، فقط آدم‌های مرده وجود دارن.

تموم گشت.

۲ نظر:

Transl8or گفت...

اون جمله مربوط به رابرت دنیرو رو بدجوری پایم!
جداً قرار بوده نقش مرفیوس رو بدن به راسل کرو؟! باحال میشدا!

Setarvan گفت...

اصلنم باحال نمی شد فکر مرفیوس رو راسل کرو بازی کنه!
راسل کرو بدرد فیلم ت.. و تخیلی نمی خوره!
البته ماتریکس یک خداییش باحال بود!

برای Transl8or نوشتم!!!

----
آقا یا شایدم خانوم!
مطالبت خیلی باحالـــــــــــــــــه!
من دوست Transl8or ام. لینکتو توی وبلاگم گذاشتم. اگه شما مایل بودی همین اشتباه رو بکن!!!
شوخی کردم!
http://setarvan.blogspot.com/